آمار مطالب

کل مطالب : 256
کل نظرات : 0

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 14

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 99
باردید دیروز : 58
بازدید هفته : 313
بازدید ماه : 803
بازدید سال : 2181
بازدید کلی : 188084

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 99
بازدید دیروز : 58
بازدید هفته : 313
بازدید ماه : 803
بازدید کل : 188084
تعداد مطالب : 256
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : استادجعفری
تاریخ : شنبه 10 مرداد 1394
نظرات

کاسه ها و جوغن ها

شناخت جوغن ها در گنج یابی بسیار مهم است چون:

يکي از بيشترين علايمي که در ايران عزيز وجود داره سنگ کاسه و جوغنها هستند کاسه ها به طور معمول نشانه قبر هستند اما بعضي مواقع تفسير ديگري نيز دارند براي يافتن مقبره بايد بسته به نوع منطقه شکل قرارگيري کاسه ها و نشانه هاي کنار آنها و جهت هاي جغرافيايي دقت نمود هر چه کاسه خوش تراشتر و عميق تر باشه به همان اندازه بزرگي و ثروت فرد متوفي رو مي رسونه معمولا فاصله کاسه تا قبر از ۱۰ متر تجاوز نمي کنه اما درمواقعي استثناهايي نيز وجود داره.

در کل کاسه ها و جوغنها اينگونه تقسيم مي شوند.

از نظر عمق و اندازه :

  • کاسه و يا جوغن ها از لحاظ اندازه به سه گروه کوچک متوسط و بزرگ تقسيم مي شوند.
  • کاسه و يا جوغن ها از لحاظ عمق هم به صورت عميق و هم به صورت کم عمق يافت مي شوند.

 

 از لحاظ وضعيت :

  • آن هايي که در سقف غارها و يا اتاق ها يافت مي شوند.
  • آن هايي که نشانه قبر هستند و در نزديکي قبري قرار دارند.
  • آن هايي که در کنار و همراه ساير علامت ها استفاده مي شود.
  • آن هايي که دفينه در داخل و يا زير آن ها قرار دارد.

نکته مهم : دوستان کاسه به سنگی گفته می شود که فقط یک سر آن سوراخ باشد و از درونش زمین زیر آن معلوم نباشه اما جوغن به سنگی گفته میشه که دارای دو سوراخ از سر تا ته آن باشه و از ته آن زمین معلوم باشه.

کاسه کنده شده روی سنگ

این کاسه های کنده شده که به شکلهای مختلف کنده کاری شده اند(مربع و گرد و مستطیل) نماد قبر هستند.در گذشته اعتقاد داشته اند که از آبی که در آن کاسه جمع میشود توسط مرده داخل قبر نوشیده میشود.یعنی در اطراف سنگی که کاسه کنده کاری شده قبری وجود دارد.همه این علامت ها بار ندارند.سنگهایی که قابل حرکت هستند و از جای دیگری به انجا آورده شده دارای بار هستند.بدین صورت که فقط یه زرع زیر سنگی که کاسه روی آن کنده کاری شده را بکاوید.بار ان عموما یک خمره کوچک است.پس سراغ کاسه هایی که روی یک سنگ ریشه دار هستند نروید.

در این فایل ، تمام جوغن ها با تصویر مشخص و تعریف شده اند و در کار باستان شناسی و گنج یابی و دفینه ها بسیار کارآمد بوده و حاصل سالها مطالعه و تحقیق می باشد.

 

دانلودکتاب

کتاب رازجوغنها+گنج یابی+کاسه ها وجوغنها+زیر خاکی+دفینه یابی

تعداد بازدید از این مطلب: 216
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : استادجعفری
تاریخ : شنبه 10 مرداد 1394
نظرات

فهرست برخی از مطالب کتاب:

آثار

نعل اسب / سنگ کاسه / سنگ پهن و تختی / قلعه: چاه، حوض، تل / عقاب / مار / صورت / شتر سنگ / خرگوش / غارها / شمشیر و فلش / سنگ آسیاب / حفره و هواکش / دو شاخه سنگ / آبشار / شمع سوز / تیر یا مرد کماندار / سنگ گاو / سنگ عروس /  امامزاده ها و....

قلعه ها : موقعیت قلعه / معماری قلعه / سیستم آبرسانی / سفالهای قلعه / قدمت قلعه و....

درختها : بوته گز / درخت سرو / درخت داغداغان / درخت آزاد / درخت چنار / درخت نارون و سنجد / درخت موزی و...

 لایه شناسی خاک : ترتیب چیدمان خاک جهت مخفی سازی دفینه / سفال شکسته و سنگ / رس / خاک پخته / سنگ چین / آجر / زغال / آهک / ساروج و...

علائم دفینه و گنج ها:  کوزه / سنگ فلش دار / سنگ مثلثی / سنگ کاسه سوراخ دار / چشم ها در حیوانات و انسانها و...

نسخه های دفینه و گنج : نسخه شجر ایستاده / نسخه شجر خوابیده / کتیبه میخی / نسخه های سنگی با اشکال /تله ها / تله سنگ / تله تیر / تله گیوتین / تله چاه پر از نیزه / تله الاکلنگ / تله سنگ در دالان و...

آشنایی با فلزیابها : پی سی بی چند نوع از فلزیاب ها / preview001 / MZ6466 / مدار فلزیاب ساده با آی سی 555 / مدار فلزیاب ساده با ترانزیستور / مدار فلزیاب ساده با ترانزیستور 2 / ماینر / نرم افزار دستگاه های تصویری / Visualizer3D_Demo  و...

 

این کتاب جزو منابع نایاب در گنج یابی و زیر خاکی محسوب شده و برخی نسخه های بی کیفیت آن با قیمت بسیار بالا و نجومی در بازار به فروش می رسد . در اینجا فایل دانلودی آن با صد درصد تخفیف و کاملا اصل ، همراه با تصاویر منحصر به فرد برای دانلود قرار داده شده است کیفیت بالای فایل تضمین می شود.

لینک دانلودکتاب

 

تعداد بازدید از این مطلب: 216
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : استادجعفری
تاریخ : پنج شنبه 8 مرداد 1394
نظرات

جفر یا عددشناسی یعنی فال حروف و یا همان پیشگویی با شماره‌ها است، و در کلام دیگر به دست آوردن مجهولی از یک سری معلومات

نظر ناباورمندان به جفر

 

این کار از نظر علوم تجربی قابل توضیح نبوده و از علوم غریبه شمرده می‌شود. به همین جهت آنچه در میان عامه مربوط به این علم رایج است بیشتر خرافاتی است که نام جفر بر آن نهاده شده‌است.

 

روش‌های جفر

 

علم جفر برای رسیدن به جواب سئوالات خود از روشهای گوناگون استفاده می‌کند که تمام افراد از آن اگاهی ندارند و هر کس به اندازه دانش خود از جفر از آن روشها اطلاع دارد.

 جفر برای رسیدن به جواب از ریاضی و نجوم نیز بهره می‌گیرد نام و نام مادر سئوال کننده و زمان سئوال به علاوه جمله سئوال با روش ذکر شده در آن علم مبنای رسیدن به جواب قرار می‌گیرد که توضیح و شرح روشها و مراحل آن از حوصله این بحث خارج می‌باشد. باید یادآوری شود که یکی از مراحل مهم که از آنها به سطر نام برده می‌شود سطر (مستحصله) است که اگاهان به جفر معتقدند باید با طهارت روح و... به روش به دست آوردن آن اگاهی یافت و شنیده شده که بعضی از اساتید علم جفر آن را به شاگردان خود آموزش نمی‌داده‌اند. سطور آن بنابر یکی از روشها به ترتیب ذیل است: سطر اساس سطر نظیره سطر حاصل اساس سطر حاصل نظیره سطر تتمه اولی سطر نسبت نظیره سطر نسبت دوم اساس سطر تتمه ثانیه سطر تتمه تتمتین سطر حاصل اعداد سطر قوا سطر حاصل سطر مستحصله سطر نظیره سطر صدر موخر (که سئوال کننده در این سطر به جواب رسیده‌است و چنانچه به جواب نمی‌رسید باید ادامه می‌داد تا به جواب دست یابد.)

 

کاربردهای جفر

 

جفر در واقع به معنی پوست بزغاله‌ای است که وسیع باشد وچیزهای زیادی را در خود جا می‌دهد و علم جفر بر اساس برخی روایات به این نحوه بوده که کتابی را جبرائیل به حضور حضرت محمد (ص) اوردند که تمامی علم عالم از اول خلقت تا به اخر انرا توضیح داده بود که این کتاب جفر نام داشت .

 روزی یکی از صحابه پیغمبر کتاب را از ایشان قرض کردند وبه بیایانی رفتند تا مطالعه کنند ولی در هنگام باز گشت طوفان شدیدی میگیرد که چندین برگ از کتاب را با خود میبرد صحابی نیز شرمگین نزد رسول خدا آمده و ماجرا را شرح می‌دهدرسول خدا به همراه صحابی به بیابان رفته و چندین برگ از ان کتاب را پیدا می‌کنند ولی یک برگه از ان کتاب مفقود باقی میماند واین علم جفری که تا کنون در سراسر دنیا منتشر شده از همان یک ورق بوده که خدا میداند دست که افتاده بوده است(البته اعتبار این روایت نیاز به شناخت روایان دارد و شاید به عنوان تمثیل و بیان نسبت اگاهی مردم از علم جفر به نسبت حقیقی از سوی امام یا پیامبر نقل شده باشد)

 ولی کتاب اصل ان در حال حاضر در نزد حضرت(حجت عج الله تعالی فرجه الشریف)است ولی باید دانست که تا آقا امام زمان به کسی نظر نداشته باشد محال است کسی بتواند به آن(جفر) دسترسی داشته باشد. علم جفر علمی است که روش‌های خاص به خود دارد و بیشترین کاربرد آن در حال حاضر رسیدن به پاسخ پرسش‌هایی است که عالمان جفر به نظر خود رسیدن به آن را درست تشخیص دهند. با توجه به مجهول بودن اصول و ریشه علم جفر بعضی آن را خرافه می‌پندارند و یا کابردهایی برای آن ذکر می‌کنند که خارج از محدوده علم جفر می‌باشد و یاآن را با فال، سحر، طلسمات هیئت و نجوم و... یکی می‌پندارند.

 از جمله مواردی که به اشتباه به علم جفر نسبت داده‌اند موارد ذیل میباشد:

- یافتن عناصر چیره بر سرشت هر فرد و میزان سازگاری افراد با یکدیگر- پیشگویی برای هر فرد

- پیدا کردن زمانهای خوش شگون و بدشگون از راه اخترشماری

- شرایط برآورده شدن آرزوها

- بهبود بیمارها با خواندن ورد و افسون

- خواص واجها- دریافت «رازهای» نامهای پیشوایان اسلام از راه آیه تطهیر

 - تأثیر نامهای خدایی شماره‌شناسی شماره‌های آریایی، لرزشی، مادی و شماره‌های نیرومند آنها بر این باورند که شماره‌های ۳ و ۷ و ۴۰ رمز و رازی دارند. آنها میکوشند تا برپایه زمان زایش هر شخص ویژگیها و منش او را بازگو کنند. مثلاًاستفاده از زمان تولد فرد سبب این توهم شده‌است که ویژگیها و منش افراد را با علم جفر بازگو می‌کنند. گر چه پرشس از موارد فوق در جفر فرد را به جواب می‌رساند اما کاربرد جفر خاص این موارد نبوده و دیده نشده‌است که عالمان جفر در چنین مواردی از آن استفاده کنند.

 

جفر در باور بعضی از شیعیان

 

این علم را مخصوص امام علی، پیشوای اول شیعه می‌دانند. به باور ایشان علوم اولین تا آخرین در جفر است و کتابی بنام جفر جامع که مشتمل بر ۲۸ جلد ۲۸ صفحه‌ای که با چهار حرف الف شروع و با چهار حرف غ به پایان می‌رسد تمام علوم دنیا گذشته و آینده در آن به صورت ملحوظ در ملفوظ است.

 فروشگاه گنج یابی، آموزش دفینه و زیر خاکی... کلیک کنید

 

 

جفر.طلسمهاودعاها.طلسم.دعا.گنج یابی

 

تعداد بازدید از این مطلب: 258
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : استادجعفری
تاریخ : پنج شنبه 8 مرداد 1394
نظرات

ادیان الهی درموردجن

افته های ما در کتب آسمانی فعلا محدود به تورات ، انجیل و قرآن است و با تحقیق بیشتر مطالبی از کتب آسمانی دیگر در اختیار کاربران محترم قرار میدهیم .

جن در قرآن بصورت گسترده تر آمده لذه در ابتدا موارد جن را در کتب مقدس دیگر می آوریم و سپس فرموده قرآن را بیان میکنیم:

در تورات آمده است: به صاحبان اجنه توجه نکنید . به جادوگران نپردازید تا مبادا توسط آنان ناپاک شوید ، خداوند و خدای شما منم.لاویان 19/31

باز هم در تورات آمده : کسی که به صاحبان اجنه و جادوگران توجه می کند تا آنکه از راه زنا از ایشان پیروی کند ، روی عتاب خود را به سوی او گردانیده و اورا از میان قومش بر می دارم .قاموس کتاب مقدس ص 15و 16           

در انجیل آمده که جنیان در وجود مردی جن زده رسوخ کرده بودند و حضرت عیسی (علی نبینا و علیه السلام) آنان را از بدن آن مرد بیرون آورده و در بدن چند خوک قرار داد. آنان به حضرت استغاثه کردند اما آن حضرت نپذیرفت .نثر طوبی جلد 1 صفحه 139 و140

پس نتیجه میگیریم : دو کتاب مقدس تورات و انجیل که از کتب آسمانی هستند وجود جن را تائید میکنند.

موضوع و کلمه جن در جاهایی از قرآن آمده اما غالبا بین مفسران قرآن تعریف جن را در آیات سوره الرحمان میآورند چون از ماهیت جن بصورت شفاف در سوره الرحمان صحبت شده است .

ما در این قسمت تفسیر جن را بصورت مختصر از اکثر تفاسیر آورده ایم و تفسیر سوره جن را بصورت مفصل در جن در کلام خدا می آوریم:

«و جنّ را از شعله‏هاى مختلط و متحرك آتش آفريد» (وَ خَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مارِجٍ مِنْ نارٍ). باز در اينجا دقيقا براى ما روشن نيست كه آفرينش «جن» از اين آتشهاى رنگارنگ چگونه بوده است؟ همان گونه كه خصوصيات ديگر آن نيز از طريق وحى صادق يعنى قرآن مجيد و وحى آسمانى براى ما ثابت شده است، محدود بودن معلومات ما در برابر مجهولات هرگز به ما اجازه نمى‏دهد كه اين حقايق را انكار كنيم يا ناديده بگيريم، بعد از آن كه از طريق وحى اثبات گردد، هر چند علم به آن راهى نيابد. تفسیر نمونه

محتمل است از نظر تمثل باشد كه دود و شعله از نظر تجرد آن باشد كه داراى حدت و حرارت و سوزندگى است و گر نه جسمانيت ندارد بلكه نيروى پليديست و تماس معنوى با روان و افكار بشر دارد و مانند شيطان اصيل بعض افراد جن نيز داراى نيرنگ هستند كه با افراد بشر تماس ميگيرند و آنان را بضلالت و گمرهى جلب مى‏نمايند.

خلاصه محتمل است همه انواع جن مانند شيطان اصيل وسيله آزمايش‏ .  تفسیر انوار درخشان

" وَ خَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مارِجٍ مِنْ نارٍ" كلمه" مارج" به معناى زبانه خالص و بدون دود از آتش است.و بعضى گفته‏اند: به معناى زبانه آميخته با سياهى است.و مراد از" جان" نيز مانند انس نوع جن است، و اگر جن را مخلوق از آتش دانسته به اعتبار اين است كه خلقت جن منتهى به آتش است.و بعضى «2» گفته‏اند: مراد از كلمه" جان" پدر جن است، (همانطور كه گفتند: مراد از انس، پدر انسانها، آدم (ع) است).  تفسیر المیزان

الْجَانَّ پدر جنّ را كه به قولى ابليس است آفريد.مِنْ مارِجٍ مارج شعله آتشى است كه دودى ندارد، بعضى گفته‏اند: شعله آتش مخلوط با سياهى آتش است. «من» بيانى است و گويى فرموده است از آتش خالصى يا آتش آميخته.  تفسیر جوامع الجامع

(وَ خَلَقَ الْجَانَّ) يعنى پدر جان را، حسن گويد: آن ابليس پدر جن بود و آن از شعله آتش آفريده شد، چنانچه آدم عليه السلام آفريده از گل است.

 (مِنْ مارِجٍ مِنْ نارٍ) مجاهد گويد: يعنى از آتش‏هاى مختلف سرخ و سياه و سفيد و بعضى گويند: مارج، خالص و صاف از گل و شعله آتشى كه دودى در آن نيست.     ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن

وَ خَلَقَ الْجَانَّ: و بيافريد جان را كه پدر جن است، يعنى ابليس‏ را نزد بعضى خلق فرمود جميع جنيان را، مِنْ مارِجٍ مِنْ نارٍ: از زبانه صافى بى‏دود از آتش.

 گويند مارج آتشى است كه زبانه سرخ و زرد و سبز آن به يكديگر آميخته گردد بعد از بلندى و تيزى آن. در فتوحات مكيه مذكور است كه مارج آتشى است كه ممتزج به هوا و آن را هوائى مشتعل گويند، پس جان مخلوق است از دو عنصر كه آتش و هوا باشد، و آدم آفريده شده از دو عنصر كه آب و خاك است چون آب و خاك بهم ممزوج شوند آن را طين گويند.

چون هوا و آتش بهم ممزوج شوند آن را مارج گويند. و چنانچه تناسل در بشر به القاى آب نطفه است در رحم، تناسل در جن به القاى هواست در رحم انثى، و ميان آفرينش جان و آدم مدت شصت هزار سال بوده .   تفسير اثنا عشري

درباره خلقت جن در سوره حجر خوانديم: وَ الْجَانَّ خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نارِ السَّمُومِ/ 27، معلوم است كه مراد از مارِجٍ مِنْ نارٍ و نارِ السَّمُومِ هر دو يكى است اگر ثابت شود كه جن مانند انس زاد و ولد دارد چنان كه از لفظ ذريه در آيه أَ فَتَتَّخِذُونَهُ وَ ذُرِّيَّتَهُ أَوْلِياءَ ... كهف/ 50 به نظر مى‏آيد، در اينصورت منظور از جان ابو الجن است.در تفسير برهان روايتى در اين رابطه از حضرت صادق عليه السّلام نقل شده است.از حضرت رضا عليه السّلام نقل است كه مرد شامى از على عليه السّلام از ابو الجن پرسيد امام فرمود:«شومان و هو الذى خلق من مارج من نار»

يعنى پدر جن شومان است كه از شعله خالص يا مختلط آفريده شد. تفسیر احسن الحدیث

خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ كَالْفَخَّارِ وَ خَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مارِجٍ مِنْ نارٍ انسان را خدا از گلى خشك و چسبنده مانند گل كوزه گران بدين حسن و زيبائى آفريد و جنيان را از زبانه آتش مختلف زرد و قرمز و سبز كه در آن دودى نبود خلق كرد چه مرج مخلوط شدن چيزيست بچيز ديگر و جان را ابو الجان گويند چنانكه آدم را ابو البشر نامند. ابى بصير از حضرت صادق عليه السّلام سؤال نمود خبر دهيد مرا از خلقت اجنه فرمود جان را خلق كرد از آتش سموم و آن آتشى است كه نه حرارت دارد و نه دود و او را مارج ناميد و جفتش را از همان آتش آفريد و موسوم كرد او را بمارجه با هم همبستر شدند فرزندى از آنها متولد شد بنام جن و از اين فرزند قبايل و طوايف بسيارى بوجود آمد كه يكى از آنها شيطان ملعون است و از براى جان و جن فرزندان پسر و دختر توأمان متولد مى‏شد تعداد آنها رسيد بعدد سنگريزه‏هاى بيابان‏.  تفسیر جامع

و جنّ را آفريد از شعله آتش صاف و بى‏دود- يا از آتش مختلط قرمز و سياه و سفيد يعنى از شعله مختلط از آتش (بنابر تفسير روح البيان نقل از باب نهم سفر ثانى فتوحات گويند: مذكور است كه مارج آتش است ممترج بهوا كه آنرا هواى مشتعل گويند پس جان مخلوق است از دو عنصر آتش و هوا و آدم آفريده شده از دو عنصر آب و خاك چون آب و خاك بهم شوند آنرا طين گويند و چون هوا و آتش مختلط گردد آنرا مارج خوانند ...) تفسير خسروي    

خلق فرمود پدر اجنّه را كه در سوره حجر ذكر شد از شعله جوّاله صافى و بدون دودى از آتش چون اصل مارج بمعناى مضطرب است و اينجا بصافى از دود تفسير شده‏ .   تفسير روان جاوید

آفرينش جنّ: آنهم مادّه و مبدء أوّلى تكوّن و خلقت آن حرارت و نور است كه موجودات مخصوص و لطيفى بوجود آيد كه آنها را جنّ گويند. و أمّا پروردگار شرق و غرب، اشاره است به اين كه اقبال مردم و پيشرفت و يا إدبار و پشت كردن آنها همه تحت نظر خداوند باشد. تفسير روشن 

وَ خَلَقَ الْجَانَّ و آفريد جان را كه پدر جن است چنانچه مراد از انسان آدمست كه پدر انس است و در عيون اخبار الرضا در حديث شامى آورده كه از حضرت امير المؤمنين عليه السلم اسم پدر جن را پرسيد حضرت فرمود نام او شومانست و بعد ازين فرمودند كه «و هو الذى خلق من مارج من نار»

و بعضى گفته‏اند كه مراد از جان مطلق جن است مِنْ مارِجٍ مِنْ نارٍ از صاف و خالص كه آن آتش است بنا برين من نار بيان من مارج است و بعضى گفته‏اند كه مِنْ مارِجٍ مِنْ نارٍ باين معنى است كه از زبانه سرخ و زرد و سبز از آتش كه آن رنگها بيكديگر آميخته باشند و چون خلقت جن و انس از جمله نعمتهاست‏ .   تفسير لاهیجی 

وان ابو الجن است و ابليس عنيد

     از زبانه آتش او را آفريد

گفته محيى الدين كه مارج آتش است

     بر هوا ممزوج و اين شرح خوشست

 از دو عنصر كاتش و باد است او

     آفريده گشت جن بى ‏گفتگو

تفسير صفی

آفرينش جنّ از شعله‏ى آتش همان است كه قرآن گفته است و درست است و از اندازه‏ى درك آدمى بيرون است و ما نمى‏دانيم جنّ چگونه بر زمين زندگى مى‏كند.  تفسیر عاملی

و جنّيان را از آميخته‏اى از آتش و شعله‏هاى آتش چون قوى شود، التهاب پيدا مى‏كند و درهم فرومى‏رود، چنان كه بخشى از آب دريا در بخش ديگر آن داخل مى‏شود، و اساس آفرينش نعمتى است كه بايد جنّيان سپاسگزار آن باشند، كه خدا به آنان چنان قوتى بخشيد كه يكى از آنان تخت بزرگى همچون تخت بلقيس ملكه سبا را از يمن به فلسطين در مدت زمانى انتقال داد كه از زمين بلند شدن سليمان (ع) از جايگاه خودش كوتاهتر بود! و چون هر يك از جنّيان به اصل خود نظر افكند و به نعمتهايى كه خدا به او ارزانى داشته، متوجه آن خواهد شد كه هر شرف و بزرگوارى كه دارد از فضل خداوند متعال است‏. تفسیر هدایت

  وَ خَلَقَ الْجَانَّ و آفريد جان را كه پدر جنست و آن ابليس است نزد بعضى و يا خلق كرد تمام جنيانرا مِنْ مارِجٍ از زبانه صافى كه مضطرب و متحركست بى‏دود مِنْ نارٍ از آتشو گويند مارج آتشيست كه زبانه سرخ و زرد و سبز آن با يك دگر آميخته گردد بعد از بلندى و تيزى آن در باب نهم از سفر ثانى فتوحات مذكور است كه مارج آتشى است ممتزج بهوا كه آنرا هواى مشتعل گويند پس گويند جان مخلوقست از دو عنصر كه آتش و هواست و آدم آفريده شده از دو عنصر كه خاك و آبست چون آب و خاك بهم ممزوج شوند آنرا طين گويند و چون هوا و آتش بهم مخلوط گردند آن را مارج خوانند و چنانكه تناسل در بشر بالقاى آب نطفه است در رحم تناسل در جن بالقاى هواست در رحم انثى و ميان آفرينش جان و آدم مدت شصت هزار سال‏ . تفسیر خلاصه المنهج

وَ خَلَقَ الْجَانَّ و بيافريد جنّيان را، مِنْ مارِجٍ مِنْ نارٍ  گفتند «جانّ» ابو الجنّ است چنان كه آدم ابو البشر است. ضحّاك گفت: مراد به «جانّ» ابليس است. ابو عبيده گفت «جانّ» واحد جنّ است. من مارج گفتند: «مارج» لهب صافى باشد درفش و بخشيدن» آتش كه به آن دودى نباشد عبد اللّه عبّاس گفت: زبانه آتش باشد، عكرمه گفت: نيكوتر آتشى باشد. مجاهد گفت: آن باشد كه مختلط شود بعضى به بعضى از لهب او سرخ و زرد و سبز، آنگه‏ در حال چون  آتش باز گيرند.  روض الجنان و روح الجنان في تفسيرالقرآن

وَ خَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مارِجٍ مِنْ نارٍ مارج در لغت بمعنى اضطراب آمده و مارج من نار ظرف آتش را گويند كه مخلوط بدود باشد در (المنجد) است كه مارج (الشعلة ذات اللهب الشديد) يعنى شعله آتشى كه بسيار شديد باشد.

از فتوحات مكى از باب نهم آن چنين نقل ميكنند مارج آتشى است ممزوج بهوا كه آن را هواى مشتعل گويند و (جان) مخلوق از دو عنصر آتش است و آدم آفريده شده از دو عنصر آب و خاك است چون آب و خاك ممزوج بهم گردد آن را طين نامند و تناسل بشر بالقاء آب نطفه است در رحم و تناسل جن بالقاء هوا است در رحم انثى و بين آفرينش جان و انسان مدت هشت هزار سال طول كشيد. مخزن العرفان در تفسير قرآن

وَ خَلَقَ الْجَانَّ و بيافريد جان را كه پدر جن است مِنْ مارِجٍ از زبانه صافى بى‏دود مِنْ نارٍ از آتش و گفته‏اند مارج از آتشى است كه زبانه سرخ و سبز و زرد بيكديگر آميخته گردد بعد از بلندى و تيزى آتش در باب نهم از سفر ثانى فتوحات مذكور است كه مارج آتش است ممتزج بهوا كه آنرا هواى مشتعل گويند.

 پس جان مخلوق است از دو عنصر آتش و هوا و آدم ع آفريده شد از دو عنصر خاك و آب چون خاك و آب بهم ممتزج شوند آنرا طين گويند و چون هوا و آتش مختلط گردند آنرا مارج خوانند و چنانچه تناسل در بشر بالقاى آب است در رحم و تناسل در جن بالقاى هوا در رحم انثى و ميان آفرينش جان و آدم ع مدت شصت هزار ساله بود . تفسیر مواهب علیه

وَ خَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مارِجٍ مِنْ نارٍ: و بيافريد پريان را از پاره‏اى آتش.گفته ‏اند جانّ اب

 

ادیان الهی درموردجن.طلسمهاودعاها.طلسم.دعا.گنج یابی

 

تعداد بازدید از این مطلب: 225
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : استادجعفری
تاریخ : پنج شنبه 8 مرداد 1394
نظرات
 
سخنان بزرگان درموردجن-نظرمتفکرین درموردجن

نظر بوعلی سینا در باره جن:

جن حیوان هوایی عاقل ، که دارای جرم شفاف است و به اشکال گوناگون در می آید . رساله حدود

 

نظر استاد علامه طباطبایی صاحب تفسیر کبیر المیزان  در باره جن:

كلمه (جن ) به معناى نوعى از مخلوقات خداست كه از حواس ما مستورند، و قرآن كريم وجود چنين موجوداتى را تصديق كرده ، و در آن باره مطالبى بيان كرده :
اول اينكه : اين نوع از مخلوقات قبل از نوع بشر خلق شده اند.
دوم اينكه : اين نوع مخلوق از جنس آتش خلق شده اند، همچنان كه نوع بشر از جنس خاك خلق شده اند، و در اين باب فرموده :(و الجان خلقناهم من قبل من نار السموم ) .
سوم اينكه : اين نوع از مخلوقات مانند انسان زندگى و مرگ و قيامت دارند، و در اين باب فرموده : (اولئك الذين حق عليهم القول فى امم قد خلت من قبلهم من الجن و الانس ) .
و چهارم اينكه : اين نوع از جانداران مانند ساير جانداران نر و ماده و ازدواج و توالد و تكاثر دارند، و در اين باره فرموده :(و انه كان رجال من الانس يعوذون برجال من الجن ) .
پنجم اينكه : اين نوع مانند نوع بشر داراى شعور و اراده است ، و علاوه بر اين ، كارهايى سريع و اعمالى شاقه را مى توانند انجام دهند، كه از نوع بشر ساخته نيست ، همچنان كه در آيات مربوطه به قصص سليمان (عليه السلام ) و اينكه جن مسخر آن جناب بودند، و نيز در قصه شهر سبا آمده است .
ششم اينكه : جن هم مانند انس مؤ من و كافر دارند، بعضى صالح و بعضى ديگر فاسدند، و در اين باره آيات زير را مى خوانيم (و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون ، انا سمعنا قرانا عجبا يهدى الى الرشد فامنا به ) ، (و انا منا المسلمون و منا القاسطون ) ، و (انا منا الصالحون ، و قالوا يا قومنا انا سمعنا كتابا انزل من بعد موسى مصدقا لما بين يديه يهدى الى الحق و الى طريق مستقيم يا قومنا اجيبوا داعى الله ) ، و آيات ديگرى كه به ساير خصوصيات جنيان اشاره مى كند.
از كلام خداى تعالى استفاده مى شود كه ابليس از طايفه جن بوده ، و داراى فرزندان و قبيله اى است ، چون در قرآن مى خوانيم : (كان من الجن ففسق عن امر ربه ) ، و نيز مى خوانيم : (افتتخذونه و ذريته اولياء من دونى ) ، و نيز مى خوانيم : (انه يريكم هو و قبيله من حيث لا ترونهم ) .  تفسیر سوره جن

 

نظرمتفکر شهید استاد مطهری در باره جن:

« و خلق الجان من مارج من نار »" قرآن موجود ديگری را عرضه می‏دارد به نام " جن " يا " جان " كه در ادبيات فارسی ما اين امر منشأ يك‏ سلسله اشتباهات شده و آن اين است كه ما اغلب كلمه " جن " را به " ديو " ترجمه می‏كنيم و ديو در فارسی قديم و در فرهنگ خيلی قديم ايران ‏معنا و مفهوم ديگری داشته غير از مفهومی كه جن در قرآن دارد . مثل خود كلمه " شيطان " است كه گاهی آن را به " اهريمن " ترجمه می‏كنند ، در صورتی كه اين دو كلمه مساوی يكديگر نيستند .
 قرآن همه مأمورانی را كه در نظام‏  خلقت از طرف پروردگار دخالت دارند " ملك " می‏نامد ، ولی در مقابل‏  به " جن " هم قائل است . جن در رديف ملائكه نيست ، در رديف انسان‏  است ، يعنی در عالم جزء مخلوقاتی است كه مكلف و موظف ‏اند ، مثل انسان‏ ، منتها جن مخلوقی است كه درجه‏اش از انسان پايين‏تر است . گو اينكه از نظر بعضی از قدرتها بر انسان می‏چربد و تواناييهايی داردكه انسان ندارد .
ولی از نظر درجه وجودی از انسان پست ‏تر است ، و حتی آن كارهايی كه بعضی از افرادی كه سر و كارشان با جن است - البته آنهايی كه راست می‏گويند -  انجام می‏دهند ، اينها را اهل معنا نمی‏پسندند ، يعنی سروكار داشتن انسان‏ با جن روح انسان را تعالی نمی‏دهد ، تنزل می‏دهد و تعالی نمی‏دهد .

حال به‏  يك معنای ديگر ( كه ) اساسا آنها خود به خود مسخر باشند آن مسأله ديگری‏  است .  اينجا از خلقت انسان و خلقت جن ياد شده . قرآن می‏گويد ما انسان را از خاك ، گل ، اين جور چيزها آفريديم و جن را از شعله ه‏ای از آتش آفريديم :
" « و خلق الجان من مارج من نار »" جنس او آتشين است ، اين يك جنس است و او جنس ديگری ، مبدأ مادی اين يك چيز است و مبدأ مادی او چيز ديگری . شيطان هم راجع به آدم اول همين حرف را زد ، گفت " « خلقتنی من‏ نار و خلقته من طين »" مرا از آتش آفريدی و او را از گل .‏ می‏خواست بگويد آتش بر گل شرافت دارد ، اصل من بر اصل او شرافت دارد .

آشنایی با قرآن (تفسیر سوره الرحمن)
 

نظر آیه الله استاد علامه مجلسی صاحب بحارالانوار در باره جن:

اختلافی بین مسلمانان نیست که شیطان وجن از اجسام لطیفی هستند که در برخی از جاها دیده می شوند ودارای حرکات سریئی هستند که قادرند حتی در مجرای خون بنی آدم نیز حرکت کنند .

بحارالانوار جلد 14 صفحه 635

 

نظر صدرالمتالهین شیرازی ملقب به ملا صدرا در باره جن:

جن را وجودی در این جهان حس ، و وجودی در جهان غیب و تمثیل ( عالم مثال) است . اما وجودشان در این جهان همانگونه که بیان شد هیچ جسمی که آنرا نوعی از لطافت و اعتدال باشد نیست جز آنکه آنره روحی در خور آن و نفسی که از مبداء فعال بر آن افاضه شده است میباشد وممکن است که علت ظهور صورت پنهانی (جنی) در برخی از اوقات آن باشد که آنان بدنهای لطیفی دارند که در لطافت و نرمی متوسط بوده و پذیرای جدایی و گرد آمدن است و چون گرد آمده و متکاثف  شده قوام آن ستبر شده و مشاهده میگردد .وچون جدا گشت قوامش نازک و جسمش لطیف گشته و از دیدگان پنهان میگردد مانند هوا که چون تکاثف یافته و به صورت ابر درآمد مشاهده می گردد و چون به لطافت خود بازگشت دیده نمی گردد زیرا برخی اوقات ابر از توده های زیاد هوا ، بدون آنکه از بخار دریا و جز آن یاری و مدد بگیرد بوجود می آید ، چنان که در محل خود بررسی شده است.

 

نظر عالم جلیل القدر ابراهیم عاملی در تفسر عاملی در باره جن:

بعضی حکما جنیان را صور معلقه نامیده اند که نه وابسته به آسمان و نه چسبیده به زمین باشند بلکه در میان آسمان و زمین به سر می برند و مانند آدمیان دریابند و بدانند و چون در ساختمان وجود جوری هستند که نزدیک به عوالم بالا می شوند شاید بتوانند پاره ای از مغیبات و آنچه پوشیده از آدمیان است آنها دریابند پس ممکن است به سوی عوالم بالا و عوالم الهی بروند و گوش فرا دهند و از ملائکه و موجودات مجرده چیزی فراگیرند.

 

نظر آیه الله سید عبدالکریم کشمیری در باره ملائکه ،جن و موکل:

درباره ملائکه از ایشان سوال شد فرمودند :

ملائکه انواع و اقسام بسیار دارند وظهورات آنان هم متعدد می باشد حتی بوی آنان در هر جایی خاص است  وقتی در نجف مشغول نماز هزار قل هوالله بودم ، دیدم کنارم ملکی همانند پنبه سفید میباشد من رکوع میروم او هم رکوع میکند و من سجده می کردم او هم سجده میکرد.

درباره جن از ایشان سوال شد فرمودند :

بارها این موجودات الهی را دیده ایم ، رنگ و بو و اشکال آنها نیز  مختلف و متعدد است.

درباره موکل از ایشان سوال شد فرمودند :

موکل اسماء الهی ملک هستند لکن مراتب اینها به نسبت بعضی ملائکه مقرب پایین تر است

 

تعداد بازدید از این مطلب: 228
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : استادجعفری
تاریخ : پنج شنبه 8 مرداد 1394
نظرات

 

رمالی-دعانویسی

 

رمل
به فالگیری با ریگ رَمل یا رَمّالی می گویند
نظر ناباورمندان به رمل
  به باور ایشان رمل، رَمّالی یا آینده نگری با ریگ یکی از دانش‌نماها است که افراد بسیاری آن را جزئی از خرافات می‌شمرند.

نکاتی در باب رمالي

 

رمال همان همال اسكه در حمل بار به همه كمك مبكند

 نظر باورمندان به رمل

 

به باور ایشان از کتب و رسالات قدیمی مثل دو چوب و یک سنگ اینطور بر می آید که:

 

رمل علمی است صحیح و از معجزات چند پیامبر از آن جمله دانیال نبی می باشد که مبنای ان علم نقطه است و ابزار آن مهره های رمالی است البته با ریختن نقطه و ریگ نیز همین استخراجات انجام می شود.

 

در کتاب لغتنامه دهخدا برای رمل منبعی ذکر شده که در اینجا می آوریم و آن کتاب نفائس الفنون فی عرایس العیون نوشته علامه آملی در جلد سوم می باشد. بطور کلی در هرشکل چهار نوع جایگاه داریم که به عنوان چهار عنصر طبیعت یعنی عنصر خاکی ، عنصر آبی ، عنصر هوا و سرانجام عنصر آتش در نظر گرفته می شود .

 

شایسته است که بدانید تعریف عناصر در علوم غریبه غیر از عناصر در شیمی است . در شیمی عنصر به ماده ای گفته می شود که تنها داری یک نوع اتم خاص باشد ولی در اینجا چهار عنصر یعنی عناصر تشکیل دهنده عالم از نظر ایشان(اهالی معتقد به علوم غریبه)که همان خاک و آب و هوا و آتش است ; که البته برای هر یک از این عناصر تفسیر غیر از تفاسیر شناخته شده در علومی مثل فیزیک علم هیئت و غیره قائلند.مثلاً برای خاک تفسیری غیر از خاکی که ما میشناسیم قائلند.

 

 

جایگاه اول را لحیان یا همان آتش نامند .به همین منوال سه جایگاه دیگر را آبی خاکی و هوایی

 

 

رمالی.دعانویسی.طلسمهاودعاها.گنج یابی.دعا

 

تعداد بازدید از این مطلب: 240
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : استادجعفری
تاریخ : پنج شنبه 8 مرداد 1394
نظرات

ریاضت-گوشه گیری

 

در دنیای ماوراء و آنچه از دید انسان مستور است بیش از آنچه مردم تصور میکنند مخلوقات گوناگون وجود دارند اما علما و اساتید به علت در پرده بودن این مخلوقات از ذکر اوصاف و نام آنها خودداری مینمایند و این قرار الهی است برای آنانکه بر نفس خود غلبه میکنند
ریاضت

هر ریاضتی نوعی پرهیز است و هر پرهیزی پاداشی بدنبال دارد همانگونه که میفرماید رستگار میشوند پرهیز کاران

ریاضت به دو نوع درست و نادرست تقسیم میشود :

ریاضت نادرست بدون استاد راه بلد و بدون در نظر گرفتن شرایط روحی ، روانی و جسمی فرد یا توسط خود شخص یا توصیه دیگران و یا صرفا خواندن کتاب صورت میگیرد که بسیار خطر ناک است و امکان دارد با فشارهای سنگین ، صدمه های  جبران ناپذیری را در پی داشته باشد به همین دلیل بزرگان گفته اند اگر نیمی از عمر  در انتخاب استاد سپری شود جا دارد .

 هر ریاضتی به هر صورت به نتیجه ای ختم میشود اما اینکه به چه قیمت تمام شود خیلی مهم است ریاضت نادرت مانند این است که شخصی با داس بخواهد کیوی پوست کند صرف نیروی زیاد ، کارایی بسیار کم و نهایتا از بین رفتن میوه را بدنبال دارد اما ریاضت درست مانند جدید ترین دستگاهها برای پوست کندن کیوی به کار میرود  کمترین انرژی ، نتیجه عالی از همه مهمتر سالم ماندن میوه است

 فرق این مثال با واقعیت در این است که با توجه به لطافت روح اگر دچار ضربه شود گاهی اوقات جبران ناپذیر خواهد بود شما تا به حال حتما برایتان اتفاق افتاده که دل شکسته شوید تا مدتها نمی تواند حضور شخصی که دلتان را شکسته تحمل کنید در صورتی که ریاضت ها ارگ اثر بخش نبوده یا مشکل و اختلالات روحی ایجاد کند.

 گاهی اوقات جنونهای سنگین مقطعی را بدنبال دارد بگذارید در این زمینه اتفاقی که برای  یکی از اساتیدی که در این سایت کمک مستمر دارد برایتان نقل کنم آقای ع.احمدی میگفتند در ریاضتهایی که چند سال پیش داشتم اعمالی بود که چند ماهی را به تحقیق برای انجام آن سپری کردم سپس تصمیم به انجام گرفتم این ریاضت مربوط به دانستن اتفاقات آینده بود.

 در اواخر دوره کم کم احساس میکردم سر درد سنگینی دارم و این اتفاق زمانی رخ میداد که از منزل به قصد خرید بیرون میرفتم گاهی اوقات گیج میشدم ناگهان پس از گذشت چند ساعت سر دردم خوب میشد و میدیدم در بازداشتگاه کلانتری هستم سوال که میکردم متوجه میشدم  سه روز است که در آنجا هستم و مرا به جرم خیابان گردی با حالت مست به اینجا آورده اند و این اتفاق تا یکسال ادامه داشت و تقریبا 16 بار مشکلات شبیه کلانتری و تیمارستان برایم رخ داد اصلا دچار اختلال زمانی همراه با سردرد شدید شده بودم  تا با استراحت مطلق در منزل و توسلات توانستم بهبود خود را به دست بیاورم ایشان گفتند هنوز بعد از گذشت تقریبا 7 سال از این موضوع گاهی اوقات در شلوغی ها همان سردرد به سراغم می آید جالب است بدانید آقای ع. احمدی حدود 30 سال است که در علوم غریبه فعالیت دارد .

ریاضت درست ریاضتی که طبق دستور راهنما یا با بنیه علمی، بدون آسیب رسانی و با در نظر گرفتن شرایط روحی ، روانی انسان صورت میگیرد مثل روزه که در غالب ادیان بوده است و بعضی از ادیان غیر از اسلام هم گرسنگی روزانه را به شکل روزه توصیه میکنند مثل دین بودا روزه نیز توسط استاد بزرگ اسلام پیغمبر اکرم آورده شده و همچنین با تحقیقاتی که انجام میشود هر ساله ده ها  نکته علمی برای انجام این عمل ذکر و منتشر میشود لازم به ذکر است اسراری که در روزه برای ریاضت وجود دارد شاید در نوع خود بی نظیر باشد و اتفاق نظر اساتید در مورد اینکه مداومت در روزه به تنهایی بدون ریاضتهای ذکری و ..... میتواند آثار بسیار در رسیدن به مراحل بالای ارتباط با ماوراء داشته باشد البته با لحاظ کردن تمامی شرایط روزه

 

ریاضت.گوشه گیری.طلسمهاودعاها.گنج یابی.طلسم

 

تعداد بازدید از این مطلب: 248
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : استادجعفری
تاریخ : پنج شنبه 8 مرداد 1394
نظرات

توضیحاتی درموردهمزاد

 

همزاد یا همزاده به معنای همراه زاده شده ، یعنی دو کس که در یک زمان به دنیا آمده و زاییده شده باشند.
در باورهای قدیمی عوام در ایران باور به چندین موجود تخیلی رواج داشته است از جمله موجوداتی به نام همزاد.

بنا بر این باورها، هر شخص دارای همزادی است که در جایی به نام «دنیای از ما بهتران» بطور هم‌زمان با او زندگی می‌کند و رشدی همگام با آن شخص دارد.

مصریان قدیم بر این باور بودند که کلاً تمامی زندگان دارای همزاد هستند که این همزادها را «کا» می‌نامیدند. به باور مصریان پس از مرگ انسان همزاد آنها نمی‌میرد.

واژه همزاد همچنین می‌تواند در معنی هر دو یا چند چیزی که هم‌زمان به دنیا آمده باشند بکار برود مانند افراد دوقلو و چندقلو یا برای مثال منظومه‌ای همزاد با منظومه شمسی. تحقیق درباره همزاد از دانشنامه ها

 

آقای علی باقری عضو هیدت علمی دانشگاه در کتاب خود درباره همزاد نوشته اند:
; همزاد چیزی مستقل از انسان نیست . در واقع باید گفت همزاد وجود دارد اما بخشی از خود انسان است .

اما همزاد در شرایط خاصی به وجود می آید و توسط فرد خاصی دیده میشود .
 همزاد برای انسانهایی است که دچار مشکل روحی و افسردگیی زیاد هستند و احساس تنهایی شدید و نیاز به هم صحبت دارند.
 آنها سنگ صبور میخواهند و همزاد این نیاز را بر طرف میسازد. به طور معمولی افرادی که در آستانه دیوانگی قرار دارند ، یا برخی از دیوانه ها همزاد را می بینند و با او صحبت میکنند اما این همزاد را هیچ کس دیگر نمیتواند ببیند .
 وقتی فردی دچار تنهایی ، یاس و افسردگی می شود در ابتدای بروز بیماری ممکن است در مغز خود صدایی شبیه ویز ویز را بشنود ، این مربوط به فعالیت و حرکت عادی اعصاب و رگهای مغز و افزایش الکتریسیته در آن است. این صدا صدا در ابتدا آزار دهنده نیست با توسعه ناراحتی و افسردگی ، صدای ویز ویز شدت گرفته آزار دهنده می شود.
 از سوی دیگر بیمار بر میزان گفتگو و مکالمه درونی خود میافزاید .
 در آن واحد مسائل متعددی وارد مغز میشود که امکان توجه و فکر کردن به همه آنها وجود ندارد . در عین حال که بیمار میکوشد به آنها توجه نکند این مساله اورا کلافه مینماید تا جاییکه بر شدت و وخامت بیمار می افزاید و رفتارهای ناهنجار از اوبیشتر سر میزند ، اطرافیان از او دورتر میشوند و بیمار به ناچار خلوت را پذیرفته ، سکوت اختیار میکند. 
 بیمار گاه پنجاه تا شصت موضوع در سر دارد ، کم کم این افکار به شکل پروانه های هلیکوپتر در می آیند که مدام در سر او میچرخد از این مرحله فرد به سوی جنون رفته و به عنوان دیوانه شناخته میشود.   در مرحله میانی شرع ویز ویز گاه بیمار چنان با خود گفتگو میکند که گویی واقعا فرد دیگری در مقابل اوست.
در این مرحله جن میتواند وارد بدن او شود ، به تدریج تحریک احساس تنهایی نموده و توهم او را شدت بخشد. آنگاه زمانی میرسد که بیمار خود را میبیند .
 در غالب موارد ، قبل از اتمام دوران افسردگی و ورود به مرحله جنون فرد نفس خود را رویت میکند که تحت عنوان همزاد شناخته میشود.
 اما این فرد  که در مقابل او ظاهر میشود بخشی از نفس خود بیمار است از این رو فقط توسط خود بیمار قابل رویت است.

 

نظر سایت جن :

همزاد ، موجودی غیر از جن نیست او هم از جنیان است و همزمان با ما متولد شده است . در میان جنیان همزمان با هر نوزادی که از انسان متولد میشود کودکی جنی پا به دنیا میگذارد ، و او همزاد آن شخص است .

ما بر خلاف بعضی اساتید که اعتقاد بر مستقل نبودن همزاد از وجود خود انسان اعتقاد راسخ به وجودی خارج از وجود خود انسان داریم و دالایل و شواهد بسیار در این موضوع وجود دارد که یکی از این دلایل وجود اورادی برای تسخیر همزاد است و دیگر بیان بزرگان .

به طور یقین همزاد همان جن است و تجسم خیال افراد روانی و بیمار نیست . این را به سادگی ، با مراجعه به کتب تسخیرات میتوان ثابت کرد و ظاهرا به علت نامحسوس بودن بعضی از مسائل روانشناسان مسئله را با یک نامگذاری علمی ، به بیماری تبدیل کرده اند.

در مورد سید صدرالدین نهاوندی شوشتری نقل شده است که وی مشهور به این بود که اهل باطن و کرامت است ، ولی خودش این موضوع را انکار کرده و گفته است که بر حسب اتفاق ، همزاد من که از جنیان است ، پادشاه گروهی از جن میباشد و به خاطر علاقه ای که به من دارد پنج شش نفر از جن ها را مامور خدمت به من نموده است و آنها بدون اینکه دیده شوند کارهایی را برای من انجام میدهند مثلا ظرف آب را پر میکنند ، هیزم می آورند آتش روشن میکنند ، گهواره بچه را تکان می دهند و از این قبیل کارها و وقتی مردم این گونه امور را می بینند  گمان میکنند آنها از کرامات من هستند در حالی که من کرامتی ندارم.

شاید برای خوانندگان این سوال پیش آید که آیا همه انسانها همزادی از جنس جن دارند؟

امکان دارد که هر انسان همزادی از جن داشته باشد چون جنیان تعدادشان از انسانها بسیار بیشتر است پس این احتمال میرود ولی در باره اینکه هر همزادی از جن بخواهد و بتواند ارتباط با انسان همزاد خود پیدا کند ( به خاطر علاقه ای که دروجودشان به یکدیگر است ) بعید به نظر میرسد.

 

همزاد.طلسمهاودعاها.دعا.طلسم.گنج یابی

تعداد بازدید از این مطلب: 434
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 86 صفحه بعد

به وبلاگ من خوش آمدید


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود