ئورا یا هاله نورانی در لغت یه معنی تجلی نامرئی یا میدان انرژی است که اطراف تمام موجودات زنده و اشیاء را احاطه کرده . چون میدان انرژی دور هر چیزی وجود دارد ، حتی سنگ یا میز هم دارای هاله نورانی است .
در حقیقت هاله نورانی نه تنها دور تا دور بدن را احاطه کرده ، بلکه جزئی از هر سلول بدن است و ظریفترین انرژی های حیات را منعکس میکند .
پس بنابر این میتوان آنرا به جای که بدن را احاطه کرده است ، امتداد کالبد نامید .
انرژیهایی که از آئوراهای بدن ما ناشی میشود شخصیت و طرز زندگی و افکار و احساسات ما را منعکس می کند.
در حقیقت هاله های نورانی بوضوح سلامت ذهن و جسم و روح ما را آشکار میسازد .
آئوراها از نور به وجود نیامده اند اما وجود نور برای دیدن آنها ضروری است . هاله های نورانی در زیر نور خورشید گسترش میابند و در فضای در بسته جمع میشوند . بدیهی است در تاریکی مطلق جمع و جور تر میشوند .
آنها به طور کامل محو نمیگردند بلکه به شکل رشته های انرژی آبی رنگ ظریفی دیده میشوند .
بی شک در طول تاریخ کسانی قادر بوده اند هاله نورانی را ببینند هرچند که در این سالهای اخیر دانشمندان توانستند صحت و سقم وجود این احاطه نامرئی را که روحیون همیشه قادر به دیدن آن بوده اند معلوم کنند .
در حقیقت عده ای از مردم وقتی بچه هستند میتوانند هاله نورانی را ببینند ولی وقتی بزرگ میشوند این توانایی را از دست میدهند.
همزمان که آگاهی خود را در مورد هاله نورانی گسترش میدهید متوجه میشوید که گاهگاهی هاله نورانی دیگران را میبینید.
ممکن است به طور نامنتظر با کسی که به او اهمیت میدهید با او روبرو شوید و چون از دیدن او به وجد آمدید ناگهان هاله نورانی اورا ببینید.
اگر هاله کسی و کدر دیدید چه بسا هشداری باشد . اگر کسی یکباره اختیار خود را از دست بدهد احتمال این زیاد است شما هاله قرمز رنگ چرکینی که ناگهان دور او ظاهر میشود را ببینید.
آئوراها معمولا به صورت میدان انرژی شبیه به تخم مرغ بزرگ ، که کاملا دور فرد را احاطه کرده است دیده میشوند که بیشتر تا چند سانتی متری دور بدن ادامه دارند.
هر چه شخص روحانی تر باشد هاله او بزرگتر است . آئوراها از لایه های مختلف تشکیل میشوند که افراد آموزش دیده قادرند دست کم سه لایه را ببینند . هر لایه نشان دهنده حوزه متفاوتی از زندگی است .
همزاد یا همزاده به معنای همراه زاده شده ، یعنی دو کس که در یک زمان به دنیا آمده و زاییده شده باشند. در باورهای قدیمی عوام در ایران باور به چندین موجود تخیلی رواج داشته است از جمله موجوداتی به نام همزاد.
بنا بر این باورها، هر شخص دارای همزادی است که در جایی به نام «دنیای از ما بهتران» بطور همزمان با او زندگی میکند و رشدی همگام با آن شخص دارد.
مصریان قدیم بر این باور بودند که کلاً تمامی زندگان دارای همزاد هستند که این همزادها را «کا» مینامیدند. به باور مصریان پس از مرگ انسان همزاد آنها نمیمیرد.
واژه همزاد همچنین میتواند در معنی هر دو یا چند چیزی که همزمان به دنیا آمده باشند بکار برود مانند افراد دوقلو و چندقلو یا برای مثال منظومهای همزاد با منظومه شمسی.تحقیق درباره همزاد از دانشنامه ها
آقای علی باقری عضو هیدت علمی دانشگاه در کتاب خود درباره همزاد نوشته اند: ; همزاد چیزی مستقل از انسان نیست . در واقع باید گفت همزاد وجود دارد اما بخشی از خود انسان است . اما همزاد در شرایط خاصی به وجود می آید و توسط فرد خاصی دیده میشود . همزاد برای انسانهایی است که دچار مشکل روحی و افسردگیی زیاد هستند و احساس تنهایی شدید و نیاز به هم صحبت دارند. آنها سنگ صبور میخواهند و همزاد این نیاز را بر طرف میسازد. به طور معمولی افرادی که در آستانه دیوانگی قرار دارند ، یا برخی از دیوانه ها همزاد را می بینند و با او صحبت میکنند اما این همزاد را هیچ کس دیگر نمیتواند ببیند . وقتی فردی دچار تنهایی ، یاس و افسردگی می شود در ابتدای بروز بیماری ممکن است در مغز خود صدایی شبیه ویز ویز را بشنود ، این مربوط به فعالیت و حرکت عادی اعصاب و رگهای مغز و افزایش الکتریسیته در آن است. این صدا صدا در ابتدا آزار دهنده نیست با توسعه ناراحتی و افسردگی ، صدای ویز ویز شدت گرفته آزار دهنده می شود. از سوی دیگر بیمار بر میزان گفتگو و مکالمه درونی خود میافزاید . در آن واحد مسائل متعددی وارد مغز میشود که امکان توجه و فکر کردن به همه آنها وجود ندارد . در عین حال که بیمار میکوشد به آنها توجه نکند این مساله اورا کلافه مینماید تا جاییکه بر شدت و وخامت بیمار می افزاید و رفتارهای ناهنجار از اوبیشتر سر میزند ، اطرافیان از او دورتر میشوند و بیمار به ناچار خلوت را پذیرفته ، سکوت اختیار میکند. بیمار گاه پنجاه تا شصت موضوع در سر دارد ، کم کم این افکار به شکل پروانه های هلیکوپتر در می آیند که مدام در سر او میچرخد از این مرحله فرد به سوی جنون رفته و به عنوان دیوانه شناخته میشود. در مرحله میانی شرع ویز ویز گاه بیمار چنان با خود گفتگو میکند که گویی واقعا فرد دیگری در مقابل اوست. در این مرحله جن میتواند وارد بدن او شود ، به تدریج تحریک احساس تنهایی نموده و توهم او را شدت بخشد. آنگاه زمانی میرسد که بیمار خود را میبیند . در غالب موارد ، قبل از اتمام دوران افسردگی و ورود به مرحله جنون فرد نفس خود را رویت میکند که تحت عنوان همزاد شناخته میشود. اما این فرد که در مقابل او ظاهر میشود بخشی از نفس خود بیمار است از این رو فقط توسط خود بیمار قابل رویت است.
نظر سایت جن :
همزاد ، موجودی غیر از جن نیست او هم از جنیان است و همزمان با ما متولد شده است . در میان جنیان همزمان با هر نوزادی که از انسان متولد میشود کودکی جنی پا به دنیا میگذارد ، و اوهمزاد آن شخص است .
ما بر خلاف بعضی اساتید که اعتقاد بر مستقل نبودن همزاد از وجود خود انسان اعتقاد راسخ به وجودی خارج از وجود خود انسان داریم و دالایل و شواهد بسیار در این موضوع وجود دارد که یکی از این دلایل وجود اورادی برای تسخیر همزاد است و دیگر بیان بزرگان .
به طور یقین همزاد همان جن است و تجسم خیال افراد روانی و بیمار نیست . این را به سادگی ، با مراجعه به کتب تسخیرات میتوان ثابت کرد و ظاهرا به علت نامحسوس بودن بعضی از مسائل روانشناسان مسئله را با یک نامگذاری علمی ، به بیماری تبدیل کرده اند.
در مورد سید صدرالدین نهاوندی شوشتری نقل شده است که وی مشهور به این بود که اهل باطن و کرامت است ، ولی خودش این موضوع را انکار کرده و گفته است که بر حسب اتفاق ، همزاد من که از جنیان است ، پادشاه گروهی از جن میباشد و به خاطر علاقه ای که به من دارد پنج شش نفر از جن ها را مامور خدمت به من نموده است و آنها بدون اینکه دیده شوند کارهایی را برای من انجام میدهند مثلا ظرف آب را پر میکنند ، هیزم می آورند آتش روشن میکنند ، گهواره بچه را تکان می دهند و از این قبیل کارها و وقتی مردم این گونه امور را می بینند گمان میکنند آنها از کرامات من هستند در حالی که من کرامتی ندارم.
شاید برای خوانندگان این سوال پیش آید که آیا همه انسانها همزادی از جنس جن دارند؟
امکان دارد که هر انسان همزادی از جن داشته باشد چون جنیان تعدادشان از انسانها بسیار بیشتر است پس این احتمال میرود ولی در باره اینکه هر همزادی از جن بخواهد و بتواند ارتباط با انسان همزاد خود پیدا کند ( به خاطر علاقه ای که دروجودشان به یکدیگر است ) بعید به نظر میرسد.
جن ازنظر بعضی از قدرتها بر انسان میچربد و تواناييهايی دارد كه انسان ندارد ولی از نظر درجه وجودی از انسان پستتر است ، و حتی آن كارهايی كه بعضی ز افرادی كه سر و كارشان با جن است - البته آنهايی كه راست میگويند -انجام میدهند ، اينها را اهل معنا نمیپسندند ، يعنی سروكار داشتن انسان با جن روح انسان را تعالی نمیدهد ، تنزل میدهد و تعالی نمیدهد . حال بهيك معنای ديگر ( كه ) اساسا آنها خود به خود مسخر باشند آن مسأله ديگری است . استاد مطهری
ما در اصطلاح، جن به مخلوقی از مخلوقات خدای متعال اطلاق می شود که نامرئی است و از حواس ظاهری انسان پنهان است، جن را به این جهت جن نامیده اند که به چشم نمی آید مگر در موقعی که بخواهد قدرتی را که خدای متعال در او قرار داده به نمایش بگذارد.(جنّه) جمع جن است و (جانّ)«تشدید نون»ابوالجن یعنی پدر جن هاست.